به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، بخش عظیمی از ادبیات و فرهنگ هر جامعه را ذوق و هنر مردم کوچه و بازار با زبانها و گویشهای محلی تشکیل می دهد.
خوشبختانه از دوران مشروطه زبان مردم عادی در آثار ادبی راه یافته و بر غنای آن افزوده است.
اما امروزه از گویش اصیل همدانی در این شهر چندان اثری باقی نمانده است حتی از معدود مردم اصیل این شهر نیز کمتر کسی به گویش قدیم تکلم می کند.
عوامل متعددی این امر را رقم زده است که مهمترین عامل مهاجرتهای گسترده ترکها، کردها و ... به همدان دانستهاند.
بافت جمعیتی مهاجر که بر ساکنان بومی همدان غلبه کرده، برخلاف مهاجران شهر تهران که گویش آن شهر را پذیرفته و به کار میبرند، گویش این مردم را تحت تاثیر قرار داده است چنانکه امروز کمتر نشانی از کاربرد این گویش شنیده می شود.
گویش های مختلف یک زبان بر هم اثر میگذارند و یا در هم استحاله می شوند و آنها که کاربران بیشتری دارند سایرین را در خود حل می کنند.
چنانکه گویش تهرانی امروز بیشتر گویشها را تحت الشعاع خود گرفته است و گویشوَران بسیاری از جمله همدانی به گویش تهرانی تکلم میکنند.
به رغم تمدن کهن این شهر و وجود ادیبان، دانشمندان و مورخان بزرگ، هیچ اثر مکتوبی از زبان گفتاری مردم همدان در سده های پیشین بر جای نمانده و نشانه ای از چند و چون آن نیز در دست نیست.
تنها نمونهای از گویش محلی که زبان شناسان از آن یاد می کنند، دوبیتی باباطاهر است که آن را نمونه ای از زبان پهلوی میدانند.
هر چند پهلوی نیز گویش خاص مردم همدان نبوده و به گویش مردم قسمتهای وسیعی از ایران شامل اصفهان، ری، همدان، نهاوند و آذربایجان اطلاق میشده است.
اگر پهلوی را زبان گفتار مردم همدان در نظر بگیریم و دوبیتی های باباطاهر را نیز نمونه ای از آن بدانیم، باز راه به جایی نمی بریم؛ زیرا همین دوبیتیها هم در طول زمان دستخوش تغییراتی شده است.
چنان که نسخههای بازشناخته پیشین با نسخه های جدیدتر تفاوت بسیاری دارد. آنچه در مورد گویش همدانی مسلم و مشهود است، تغییر و تحول سریع در آن است.
مقایسه چگونگی گویش مردمان صدسال پیش این دیار با گویش امروز، گواه این ادعاست.
چنانکه تفاوت گویش پدربزرگان ما با گویش خود ما و در نهایت گویش فرزندان و نوادگان در قرن اخیر کاملا محسوس می باشد.
در کتاب "فرهنگ اصطلاحات عامیانه همدان" ضرب المثل ها، کنایات، اصطلاحات و واژههای مخصوص اقشار مختلف، ترانه های کودکان و در نهایت آنچه به این خرده فرهنگ مربوط است در حد توان و بضاعت مولف گردآوری شده است.
هدف از تدوین این اثر جمعآوری اصطلاحات امثال کنایات و لطایفی است که در این گویش به کار می رفته و بیانگر بخشی از فرهنگ، عقاید، سنن و هنجارهای اجتماعی مردم این سرزمین است و می تواند منبعی از فرهنگ عامه اقوام مختلف ایرانی تدوین نگردیده، این اثر و آثار مشابه آن در سایر گویش ها می تواند در آینده به صورت فرهنگی جامع درآید.
محمدعلی نورویون مولف این کتاب می گوید: عمده نمونهها آنهایی است که از کودکی از اطرافیان شنیده و در حافظه ام اندوخته شده بود، بخشی را هم افراد خانواده، دوستان و آشنایان محبت کردند و در اختیار گذاشتند.
نمونههایی از این گویش شیرین را با هم میخوانیم:
تا کِچَل قَنج کُنِه، عروسی تِمامِه = تا کچل خود را آرایش کند عروسی تمام است یعنی با پرداختن به حاشیه فرصت را از بین نبر.
پَلوم قِسَمی نِداری! = پیش من قسمی نداری یعنی حرفم را باور کن.
بالا بالاها جا نیس، پاین پاینارَم نی می نیشه = بالا بالاها جا نیست، پایین پایین ها هم نمی نشیند یعنی در عین فقر و درویشی فرد مغرور و متکبری است.
بِچِه دار همیشه به دار، این کنایه هم در بیان رنج و عذاب تربیت فرزند به کار میرود.
اَ آتیشش گرم نِشُدیم، دودِشَم کورِمان کرد = از آتش آن گرم نشدیم دودش هم کورمان کرد یعنی به امید سود آمدیم اما ضرر کردیم.
"فرهنگ اصطلاحات عامیانه همدانی" سرشار از این اصطلاحات، امثال و ترانههاست که بخشی از فرهنگ کهن سرزمین هگمتانه است که توسط حوزه هنری همدان با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه چاپ شد.
نظر شما